سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شعر: سی ان اس

ارسال شده توسط محمد علی خدادوست در 92/9/14:: 8:37 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

برف یا باران

- انگار-

صاف بر روی رشته های سی ان اس* ام می بارد

که افکار اتصالی و اشعار استیصالی

از آن چکه می کند،

فیلسوف می شوم.

به خدا گیر می دهم:

«ممکن» است واجب باشد؟

یا

«واجب» است ممکن باشد؟

سعی می کنم رابطه ی خدا را با خودها کشف کنم

و گیر می افتم در سیاه چاله ی «همسایه های -او- »

که همه می گویند ندارد.


به دوست هایی که فراموش شده اند

و

به «فرا موش**» هایی که دوست شده اند

می اندیشم

می پرسم: دوست است که پوست می کَنَد؟ یا پوست است که دوست می کُند؟


به لحظه ی فارغ التحمیلی -احتضار- می رسم

که تمام قراردادها فسخ شده اند

چه چیز مانع می شود که چشم هایم را نبندم؟


آیا زنگ بعدی (ساعت بعد) همین درس ها را داریم؟

ــــــــ

*:CNS:Centeral Nerve System

**: Ultra Mouse





بازدید امروز: 233 ، بازدید دیروز: 19 ، کل بازدیدها: 952155
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ